در دهههای گذشته با افزایش مداخلات انسانی و تغییراتی که با دخالتهای انسان در اقلیم کشور به وجود آمده، روند انقراض گونههای جانوری که بسیاری از آنها گونههای نادر در دنیا بهشمار میروند شتاب بیشتری گرفته است که اغلب آسیبهای ناشی از آن جبرانپذیر نخواهد بود.
به مناسبت روز جهانی حفاظت از محیط زیست در گفتوگو با محمد نصرتی، مدیر گروه پستانداران سازمان حفاظت محیطزیست و کارشناسان این حوزه، وضعیت حضور پنج گونه پستاندار شاخص در معرض خطر کشور و اقداماتی که در جهت حفاظت از این گونههای نادر در دستورکار قرار گرفته است را بررسی کردهایم.
حیات وحش ایران میزبان 10 راسته پستانداران است. براساس آخرین فهرست منتشرشده در کتاب «اطلس پستانداران ایران» تعداد 197 گونه شناسایی و 18 گونه احتمالی معرفی شده است اما با پیشروی تعرضات در زیستگاههای طبیعی این جانوران و تغییرات اقلیمی، شاهد افزایش شمار گونههای در معرض خطر انقراض هستیم؛ ازدستدادن گونههای شاخص جانوری مانند آنچه بر سر شیر ایرانی و ببر مازندران آمد، زنجیره طبیعی اکوسیستمها را برهم خواهد زد و رفتهرفته شرایط زیست برای بسیاری از گونههای دیگر گیاهی و جانوری را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.
مدیر گروه پستانداران سازمان حفاظت محیطزیست در پاسخ به جامجم در خصوص مهمترین گونههای شاخص پستانداران ایران که به برنامهریزیهای حفاظتی دقیقتری نیاز دارند میگوید: «یوز آسیایی، گوزن زرد ایرانی، پلنگ ایرانی، گورخر ایرانی و خرسسیاه گونههای شاخصی هستند که برای حفاظت از آنها در سالهای اخیر برنامههای عمل شکل گرفته است. این برنامهها در مورد هریک از گونهها بسته به پراکنش و گسترش و مناطق انتشار به اقدامات متفاوتی نیاز دارد.»
محمد نصرتی درخصوص میزان موفقیت این «برنامههای عمل» تصریح میکند: «اجرای این برنامهها به بودجه و اعتبار زیادی نیاز دارد. به همین علت در برخی موارد موفقتر بودهایم و در برخی موارد به دلیل کمبود بودجه نتوانستهایم سهم بالایی از این برنامهها را اجرایی کنیم.»
در ماههای اخیر خبر تکثیر یوز آسیایی در شرایط اسارت و بهدنیاآمدن اولین توله یوزها با حواشی زیادی از حیث تداوم بقای این گونه همراه بود.
نصرتی درخصوص اهمیت این موضوع توضیح میدهد: «در بحث حفاظت گونه، مهمترین اتفاق افزایش توانمندی در حفاظت از زیستگاههای طبیعی است. در بحث حفاظت از یوزپلنگ مهمترین اقدام حفاظت از زیستگاههای این گونه در معرض انقراض است. در بسیاری از موارد زیستگاهها توسط آغلها و چراگاههای دامی اشغال شده است. چرای دامها علاوهبر تغییر شرایط طبیعی زیستگاه، به دلیل وجود سگهای گله امکان تلفات یوز را به همراه دارد.»
وی تصریح میکند: «باید بهای این آغلها به گلهداران پرداخت شود و از زیستگاهها جمعآوری شوند. در چند سال اخیر نزدیک به 100هزار هکتار از زیستگاهها که از سوی دامداران اشغال شده بود آزادسازی شده است و امیدواریم روز به روز موفقیت بیشتری در حفاظت از زیستگاه این گونه ارزشمند و تکثیر طبیعی آن به دست بیاوریم.»
به گفته نصرتی، براساس برآوردهای انجامشده با اطمینان نزدیک به صددرصد، تعداد یوز آسیایی به زیر 50 قلاده رسیده است. اگر کمی درجه اطمینان را پایینتر بیاوریم، تعداد یوزهای شناساییشده زیر 20 قلاده است. وی میافزاید: «جمعیت پویای این گونه که بهصورت خانواده قابل مشاهده شده باشد، فقط در توران مشاهده شده است و در مناطق دیگر ازجمله استان یزد بهصورت انفرادی مشاهده شده و جمعیت زایایی مشاهده نشده است.»
بهاره شهریاری، کارشناس پستانداران سازمان حفاظت محیطزیست در خصوص میزان پراکندگی گوزن زرد در کشور به جامجم میگوید: «گوزن زرد در جهان از حدود ۴۰ سال پیش در وضعیت در حال انقراض قرار گرفته است؛ از سال 1393 برنامه عمل در خصوص حفاظت از این گونه در دستور کار قرار گرفت. تعداد محدودی از آن در زیستگاه کرخه مشاهده شد که زندهگیری و به دشت ناز مازندران انتقال داده شد. پس از رشد خوبی که در این منطقه داشت، به مکانها و مراکز دیگر مانند جزیره اشک در دریاچه ارومیه و مراکز تکثیر و پرورش در غرب کشور که زیستگاه تاریخی این گونه نیز میباشد منتقل شد. هماکنون شش استان مازندران، ایلام، یزد، خوزستان، فارس و آذربایجانغربی میزبان این گونه است و هماکنون براساس آخرین برآوردها حدود 260 گوزن در این استانها زیست میکند.»
به گفته نصرتی، با وجود موفقیت برنامه عمل در سالهای ابتدایی و افزایش تعداد گوزنهای زرد به 350 رأس در سالهای بعدی با افزایش خشکسالیها در کشور و افزایش سایر عوامل تهدیدکننده، این تعداد اکنون به 260 رأس تقلیل یافته است.
شهریاری درخصوص عوامل تهدیدکننده این گونه تصریح میکند: «افزایش نرزایی در استرس ناشی از تکثیر در اسارت، شانس کم بقای گوسالهها از یکسو و نبود زیستگاه مناسب برای رهاسازی جمعیت مازاد مراکز که موجب افزایش بیماریهای ویروسی در دشتناز و مگس میاز در دو سایت کرخه و دز شده بود مهمترین عوامل تأثیرگذار بر کاهش تعداد گوزنهای زرد است. کاهش سطح آب دریاچه ارومیه و تلفات ناشی از خروج گوزنها از جزیره اشک و همچنین ورود گوشتخواران شکارگر به این جزیره و رقبای غذایی نیز از عوامل مؤثر در تلفات چشمگیر جزیره اشک بود.»
نصرتی درخصوص اقدامات بعدی برای این گونه تصریح میکند: «برنامهای که اکنون در حال اقدام برای آن هستیم، معرفی و رهاسازی چندمرحلهای تعدادی از این گوزنها به طبیعت وحشی در زیستگاه بومیشان یعنی عرصههای جنگلی زاگرس است.»
احمد دباغیان، کارشناس پستانداران ــ گوشتخواران سازمان حفاظت محیطزیست، درخصوص وضعیت پلنگ ایرانی توضیح میدهد: «پیش از این 10 گونه گربهسان شاخص در کشور داشتیم که تابهحال دو گونه شیر ایرانی و ببر مازندران منقرض شدهاند. در حال حاضر بزرگترین پستاندار کشور پلنگ ایرانی است که تقریبا در بیشتر استانهای کشور نیز حضور دارد. این گونه بزرگترین گونه پلنگ است که بومی غرب آسیاست. با وجود اینکه این گونه در کشور در معرض انقراض نیست اما از گونههای شاخص در معرض خطر بهشمار میرود و به همین دلیل برنامه اقدام در مورد این گونه نیز در دست انجام است.»
وی در خصوص میزان پراکندگی این گونه میافزاید: «طی برآورد جهانی که در سال 2005 انجام شده بود، جمعیت این گونه 1300 قلاده پلنگ در ایران، روسیه، قفقاز، ترکمنستان، پاکستان و افغانستان شناسایی شد که 60 تا 70 درصد آن ساکن ایران است و در واقع ایران مهمترین زیستگاه این گونه به شمار میرود.»
مهمترین خطراتی که پلنگ را با تهدید روبهرو کرده است، تعرض به حریم زیستگاههای طبیعی به دلایل مختلف از جمله اقدامات انسانی نظیر شکار غیرمجاز، راهسازی، توسعه معادن، احداث کارخانهها و شهرکهای صنعتی، چرای دام، آتشسوزی، کاهش گونههای شکار پلنگ و به دنبال آن تعرض پلنگ به فضاهای روستایی و شهری برای پیدا کردن غذا و افزایش تلفات بر اثر شکار شدن یا تصادفات است.
دباغیان تصریح میکند: بسیاری از این اقدامات موجب قطعهقطعه شدن زیستگاههای طبیعت و به دنبال آن کوچک شدن گروههای جمعیت، قطع ارتباط ژنتیکی کل جمعیت و کاهش تنوع ژنتیکی در میان آنهاست که میتواند گونه را در معرض بیمار شدن و تلفات بیشتر قرار دهد.
وی میافزاید: «مهمترین مشکل در اجرای برنامه عمل، نبود بودجه کافی برای اقدامات فرهنگسازی و اجرایی است. در بسیاری از موارد یا بودجه به اندازه کافی تزریق نمیشود یا آنقدر دیر تزریق میشود که دیگر اثرگذاری مورد انتظار را نخواهد داشت. در پژوهشی که انجام شد در سالهای 1389 تا 1400، حدود 160 قلاده پلنگ تلف شدهاند. به همین علت باید برنامهریزی منظمی برای حفظ این گونه داشته باشیم که از هفت سال گذشته تاکنون فقط 20 تا 30 درصد برنامه عمل برای حفاظت از پلنگ اجرایی شده است.»
در حال حاضر در کشور ما میزبان یکی از زیرگونههای در معرض انقراض خرس سیاه به نام خرس سیاه بلوچی است. شهره عبداللهی، مسؤول کمیته خرس سیاه سازمان محیطزیست در این رابطه توضیح میدهد: «زیستگاه این پستاندار در سه استان، کرمان، هرمزگان و بخش بلوچستان استان سیستان و بلوچستان قرار دارد. برای شناسایی مخاطرات تهدیدکننده این گونه در معرض انقراض و راهکارهایی که برای حفاظت از آن میتوانیم داشته باشیم، سال 99 مطالعاتی در استان کرمان انجام شد. دلیل انتخاب این استان، بزرگی محدوده زیستگاهی این خرسها در این استان و از سوی دیگر تعدد اقدامات توسعهای کشور به ویژه توسعه معادن در این استان بود که میخواستیم تأثیر آنها را بر حیات این گونه مورد بررسی قرار دهیم.»
وی میافزاید: «در این بررسیها مشخص شد عمدهترین خطر تهدیدکننده این زیرگونه اقدامات توسعهای از جمله راهسازی و احداث معادن است که به وفور در محدوده زیستگاهی خرس سیاه اتفاق میافتد. یکی از اتفاقات ناگواری که در این بررسی مشاهده شد از بین رفتن خرسهای سیاه به واسطه طعمهگذاریها و مسموم کردن خرسها از سوی معدنداران بود. دفتر ارزیابی سازمان محیطزیست بهشدت در تلاش است تا جای ممکن از پیشروی این دستکاریها در زیستگاههای طبیعی گونههای در معرض خطر جلوگیری کند اما در بسیاری از موارد به دلیل اهداف توسعهای کشور، دست ما نیز در مواردی بسته است.»
به گفته عبداللهی، یکی از اقدامات مؤثر در حفاظت خرس سیاه، کاشت درختهایی در محدوده اطراف زیستگاه است که این خرسها از آن تغذیه میکنند. به این ترتیب خرس به دنبال غذا وارد محدوده روستایی نخواهد شد. نکته دیگر مشکل تأمین آب است، زیرا زیستگاه خرس سیاه در محدوده خشکی قرار گرفته و به همین دلیل همه منابع آبی مسدود میشود تا آبها فقط به روستاها منتقل شود و حیوانات از تشنگی وارد روستاها میشوند.
مسؤول کمیته خرس سیاه سازمان محیطزیست تصریح میکند: «در راستای حفاظت از این گونه باید اقدامات مختلفی در جهت آموزش و فرهنگسازی، حفظ زیستگاه و آبشخورهای مناسب برای حیاتوحش صورت بگیرد. یکی از نکاتی که میتواند در از بین نرفتن خرسها از سوی روستاییان مؤثر باشد، تأمین بودجه سازمان حفاظت محیطزیست برای پرداخت غرامت تخریبهای وارده بر زمینهای زراعی و باغات و حتی تلفات انسانی و دامی خواهد بود علاوه بر این توسعه پوشش بیمهای دارایی روستاییان نیز میتواند در این مسیر کمککننده باشد.»
عبداللهی تأکید میکند: «از آنجا که این گونه، پنهانشونده است تخمین تعداد باقی مانده آن کار بسیار دشواری است اما بر اساس برآوردهای حدودی انجام شده و طبق شواهد در استان کرمان 34 تا 50 رأس خرس سیاه در این استان شناسایی شده است اما همچنان این آمار چندان دقیق و قابل استناد نیست. امیدواریم با توجه به توسعه قانونگرایی در دولت جدید شاهد اتفاقات بهتری در حفظ زیستگاههای طبیعی این گونهها باشیم.»
گورخر ایرانی از دیگر گونههای پستاندار کشور است که در سطح جهانی از چند دهه پیش در معرض خطر انقراض قرار گرفته. شهریاری توضیح میدهد: گورخر ایرانی تنها نماینده راسته فرد سُمان در کشور است و به همین علت دارای برنامه عمل در سال 99 با هدف اصلی حفظ و افزایش جمعیت است. چند راهبرد برای این منظور در نظر گرفته شده ، از جمله شناسایی و کاهش تهدیدات، مطالعات ارتقای سطح آگاهیها و معرفی مجدد به مناطقی که زیستگاه قبلی گور بوده اما بودجه مناسب برای آن تأمین نشده است.
وی در خصوص تعداد گورخرهای شناسایی شده در کشور میافزاید: «اکنون حدود ۱۰۰۰ فرد در بهرام گور فارس و 200 فرد در پارک ملی توران شناسایی شده است. نشانههایی از تفاوتهای جزئی ژنتیکی هم بین دو جمعیت شمالی و جنوبی وجود دارد. تعداد حدود ۹۰ فرد نیز در زیستگاههای یزد معرفی مجدد شدهاند. همچنین تعداد گورخرهای در اسارت در هشت مرکز تکثیر و پرورش و مرکز نگهداری خصوصی، باغ وحش تهران و مجتمع ایثار کرج روی هم ۴۰ فرد است.»
عسل اخویان طهرانی - دانش و سلامت
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد